کد مطلب:314551 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:194
ما این آب را برای او می بریم
جناب آقای یوسف خادم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام طی نامه ای جریان شفای خودش را به دست حضرت عباس علیه السلام به دفتر انتشارات مكتب الحسین علیه السلام چنین مرقوم داشته است:
من در شهر دارالمؤمنین گرگان زندگی می كنم، شهری كه مردم آن ارادت خاصی به ائمه ی اطهار به خصوص به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام دارند. این جانب در زمستان 1347 بر اثر سرما و برف زیاد، دچار سرمازدگی دست و پا شدم به طوری كه كاملا از ناحیه ی پا دچار فلج شدم. به تمام پزشكان گرگان مراجعه كردم، فایده نكرد؛ ناچار برای معالجه به تهران رفتم، ولی نتیجه ای نگرفتم، همه گفتند خوب شدنی نیست. از آن جایی كه من ارادت خاصی به آقا قمر بنی هاشم علیه السلام دارم و پدرم نیز متولی حسینیه ی حضرت ابوالفضل علیه السلام در گرگان است، خواب نما شدم كه بروم در سقاخانه دخیل شوم تا شفا بگیرم. یكی دیگر از بستگان نزدیك من هم خواب دید كه مهمان دارد؛ یك سید بزرگوار و یك خانم محترمه كه در دست آن آقا شیشه ی آب زلالی هست كه خیلی از آن مراقبت می كند. گفت: بروم به این آقا بگویم مقداری از این شیشه ی آب بده بروم گرگان، بدهم به برادر زاده ام كه فلج شده بخورد و شفا بگیرد. همان طور كه آماده شدم كه به آقا بگویم، آقا فرمودند: خانم كاری دارید؟ گفتم: بله، بیماری داریم در گرگان، جوان است، فلج شده، نمی تواند راه برود. اگر ممكن است مقداری از این آب را بده تا به ایشان بدهم، شاید شفا بگیرد. آقا فرمودند: پسر خادم را می گویید؟ گفتم: بله آقا. فرمودند: ما این آب را برای او می بریم و مأموریت ما هم همین است، می رود در سقاخانه دخیل می شود، شفا می گیرد شب تاسوعای حسینی بود كه دخیل شدم. آقایی به من مراجعه كرد و گفت: تو هنوز خوب نشدی؟
گفتم: خیر. گفت: غصه نخور شفا می گیری. بعد به من دستوری داده، گفت: این دستور را انجام بده كه خیلی ساده بود و من طبق دستور آقا عمل كردم. روز عاشورا پاهایم حركتی كرد و توانستم با زحمت زیاد بایستم. خلاصه من در آن روز به وسیله ی حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در سقاخانه میدان شفا گرفتم و خوب شدم.
[ صفحه 513]
جای تعجب این جا است كه پزشكان گرگان وقتی شنیدند باور نكردند. به اتفاق مادرم كه آن موقع زنده بود خدمت دكتر رسیدیم. او مرا به دقت معاینه كرد و اثری از فلج یا مریضی در من پیدا نكرد. گفت: خانم، برای پسرتان چه كار كردید؟
مادرم گفت: دكتری پسر مرا شفا داد كه هر بیماری را كه دكترها جواب كرده باشند شفا می دهد، آقا ابوالفضل العباس علیه السلام.
یوسف خادم ابوالفضل العباس علیه السلام [1] .
گرگان فلكه مازندران
من در شهر دارالمؤمنین گرگان زندگی می كنم، شهری كه مردم آن ارادت خاصی به ائمه ی اطهار به خصوص به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام دارند. این جانب در زمستان 1347 بر اثر سرما و برف زیاد، دچار سرمازدگی دست و پا شدم به طوری كه كاملا از ناحیه ی پا دچار فلج شدم. به تمام پزشكان گرگان مراجعه كردم، فایده نكرد؛ ناچار برای معالجه به تهران رفتم، ولی نتیجه ای نگرفتم، همه گفتند خوب شدنی نیست. از آن جایی كه من ارادت خاصی به آقا قمر بنی هاشم علیه السلام دارم و پدرم نیز متولی حسینیه ی حضرت ابوالفضل علیه السلام در گرگان است، خواب نما شدم كه بروم در سقاخانه دخیل شوم تا شفا بگیرم. یكی دیگر از بستگان نزدیك من هم خواب دید كه مهمان دارد؛ یك سید بزرگوار و یك خانم محترمه كه در دست آن آقا شیشه ی آب زلالی هست كه خیلی از آن مراقبت می كند. گفت: بروم به این آقا بگویم مقداری از این شیشه ی آب بده بروم گرگان، بدهم به برادر زاده ام كه فلج شده بخورد و شفا بگیرد. همان طور كه آماده شدم كه به آقا بگویم، آقا فرمودند: خانم كاری دارید؟ گفتم: بله، بیماری داریم در گرگان، جوان است، فلج شده، نمی تواند راه برود. اگر ممكن است مقداری از این آب را بده تا به ایشان بدهم، شاید شفا بگیرد. آقا فرمودند: پسر خادم را می گویید؟ گفتم: بله آقا. فرمودند: ما این آب را برای او می بریم و مأموریت ما هم همین است، می رود در سقاخانه دخیل می شود، شفا می گیرد شب تاسوعای حسینی بود كه دخیل شدم. آقایی به من مراجعه كرد و گفت: تو هنوز خوب نشدی؟
گفتم: خیر. گفت: غصه نخور شفا می گیری. بعد به من دستوری داده، گفت: این دستور را انجام بده كه خیلی ساده بود و من طبق دستور آقا عمل كردم. روز عاشورا پاهایم حركتی كرد و توانستم با زحمت زیاد بایستم. خلاصه من در آن روز به وسیله ی حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در سقاخانه میدان شفا گرفتم و خوب شدم.
[ صفحه 513]
جای تعجب این جا است كه پزشكان گرگان وقتی شنیدند باور نكردند. به اتفاق مادرم كه آن موقع زنده بود خدمت دكتر رسیدیم. او مرا به دقت معاینه كرد و اثری از فلج یا مریضی در من پیدا نكرد. گفت: خانم، برای پسرتان چه كار كردید؟
مادرم گفت: دكتری پسر مرا شفا داد كه هر بیماری را كه دكترها جواب كرده باشند شفا می دهد، آقا ابوالفضل العباس علیه السلام.
یوسف خادم ابوالفضل العباس علیه السلام [1] .
گرگان فلكه مازندران
[1] اين كرامت به وسيله ي حجت الاسلام جناب آقاي شيخ حبيب الله حبيبي به دفتر انتشارات مكتب الحسين عليه السلام رسيده است، از ايشان تشكر و قدرداني مي شود.